نام کتاب : تئوری بنیادی موسیقی
نویسنده : پرویز منصوری
نشر : کارنامه
پیشگفتار
دوست من، تئوری خاکستری است، اما درخت جاودان زندگی سبز است.
ـ گوته، فاوست
درست است که روند پویایی و دگرگونی زندگی و عمل در هیچ حد و حصری نمیگنجد و
از هیچ اصل و حکم از پیش ساخته ای پیروی نمیکند، ولذا محک درستی هر اصل و
حکمی خود زندگی است، ولی روند رشد درخت سرسبز زندگی از دانش و بینش تئوری
بی نیاز نیست.
تئوری چکیدهٔ تجربه و عمل است، معرفت بر انبوه جنبه های گوناگون واقعیت
است، نتیجهٔ بررسی نظام درونی پدیده ها، و رهیافت به قانونمندی آنهاست؛ پس
به کار بردن تئوری در واقع چیزی جز سود جستن از زندگی و عمل گذشته نیست. گاهی
به نظر میرسد که تئوری و عمل در تعارض با یکدیگر قرار دارند، ولى خود این تعارض
نیز بخشی از روند زندگی است؛ این دو یکدیگر را تکمیل میکنند، چنان که نادیده گرفتن
یا دست کم گرفتن یکی از آنها - چه در علم و چه در هنر - در نهایت برای سرسبزی و
باروری درخت زندگی زیانبار است.
رابطهٔ دو مقولهٔ تئوری و عمل در موسیقی نیز همان اهمیتی را دارد که مثلاً در
فیزیک یا مکانیک میبینیم. ((نوازنده ای که به شیوه سنتی))، یعنی بدون آگاهی از تئوری
موسیقی، به نواختن ساز میپردازد مانند تعمیرکاری است که کورکورانه و بدون آشنایی
با علم مکانیک و محاسبات ریاضی و روابط اجزای ساختمان یک اتومبیل میکوشد آن را
تعمیر کند و در این کار دست مایهٔ او چیزی جز مشاهدات و آموخته های فردی نیست. البته
کسب مهارتهای فردی از راه آزمایش و خطا و ممارست و پشتکار تا حدی میسر است؛
اما آنچه موجب سرعت و عمق یادگیری میشود بهره گیری از تئوری است. آموزش
تئوری اگر مقدمه و ملازم عمل باشد گذشته از صرفه جویی در زمان یادگیری، اشراف بر
همه جوانب موضوع کار و روشن بینی در عمل را هم در پی دارد. به عبارت دیگر تئوری
روند آموختن عمل را آسان تر و کوتاه تر میسازد، و البته در پرتو عمل تئوری نیز دیر
آن قدر دشوار و تاریک به نظر نمیآید...................